top of page

پر از خواب

  • kambizgilani
  • 9. Aug. 2019
  • 1 Min. Lesezeit



ree

گلوله ها را نگه دارید روزنامه ها را بشمارید آن رفیق قدیمی از برادرش غافل است . آن درخت سرخ سبز نمی شود امروز . این بازی در انتهای کوچه به شب سپرده شد. روزنامه نویس ها را نگاه نکنید خبر پر از خواب شده است خواب گریز از مرکز و سیاهچال ها در زمین و در فضا به ستارگان می تازند . گلوله ها را نگه دارید سینه های ما در این بارش سنگین خط اول اصابت اند رفیق را از برادر جدا کرده اند تا آرامش شب را جدا جدا به خون و به آهن به پیچانند . روزنامه ها را بشمارید هیچ کس آخرین خبر را نمی داند : فردا شهر رنگ دیگری به خود می گیرد منتظر باشید ! بیستم ژانویه 2005

 
 
 

Aktuelle Beiträge

Alle ansehen
شده است گاهی؟

با آفتاب رنگ چهره ات باز می شود در امتداد غروب چشمانت برق می زنند، وقتی که ماهتاب در لا به لای گیسوانت فردای دیگری را زمزه می کند. شده است گاهی کودکی را که دست بر گردن آرزوی تو به ضیافت شادی می رفت، د

 
 
 

Kommentare


bottom of page