kambizgilani9. Aug. 20198 Min.دیوارهای آن طرف آبادی چشم ها به یک سو خیره مانده اند ؛ همه ی چشم ها . نگاه من ، از من جدا می شود و دخترک مو طلائی را با آن چشم های آبی دریائی ، نشانه می رود ....
kambizgilani9. Aug. 20199 Min.سفیدی شکوفه های پیش رو لطف کار هم در این است که همه ، همه چیز را می دانند . وقتی از سیاست ، دانش ، ورزش ، ادبیات و آشپزی صبحت می شود ، هیچ کس چیزی کم نمی آورد و...
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.سلام جوانه ی غربت عشق را می بینی که چگونه با آوای سبز بهار نسیم را از قلب تو عبور می دهد . بیا که هوا خیال تو را بی دریغ در تولد جوانه به روز سپرده است ....
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.در برهوت عاطفه روزگار بیمار انبوه حاشیه شده است و عشق این قدیمی ترین آواز ما اسیر پروازی که هیچ رنگ زندگی را نمی ماند . باغ را که جارو کردیم استکان های...
kambizgilani9. Aug. 20199 Min.حکایت تلخ انتخاب منهای شرف کت و شلوارم را مرتب می کنم . انتخابات نزدیک است / بعد از انقلاب دیگر می شود انتخاب کرد . مردم انقلاب کردند که دیکتاتور را به زباله دانی...
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.خورشید را که دور زدم ماه را دور زدم خورشید خنده اش گرفت نه از کارمن از چهره ی وارونه ی زمین ، و انبوه حاکمان مسخره اش در کشور من هنوز راهزنان عمامه دار از...