kambizgilani9. Aug. 20191 Min.نه آن همه آب و آفتاب باران رو به روی خاطره قربانی می شود خیابان در انبوه فرار سایه طناب را به رسم دایره به صبح نشان می دهد واژه خود را به دشت می ریزد تا آزادی...
kambizgilani9. Aug. 20192 Min.به یاد گرمای رفاقت آمده ام با دستی پر از رفاقت می دانی آن وقت ها روزگار " ته کلاسی ها" آن وقت ها که تو از آن"بی دادگاه به تمام دادگاههای جهان اعلام جرم"...
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.روزنه ای در انتظار تماشا چشم ها می دوند آرزوها از پشت ابرها پنجره های خالی را نشانه می گیرند بره های بی چرا گاه به کارخانه های سیاسی پناه می برند و شهر در تکرار...
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.بگو که هنوز زنده ای توفان را از عشق نمی گیرم تردید نکن که این عشق بی کران شب را به آتش خواهد کشید و روز را در بستری عاصی و مرا در آغوش آرزوی تو به آزادی...
kambizgilani9. Aug. 20191 Min.بادبان چهره "با همه ی قهرمانان در زنجیر"چهره اش می سوزد بی دریغ. اندامش را بادبان بی چشم، در دور دستی تا خوابی بی رنگ، به کرانه می کوبد. دستش اگر از آرزوی جوانی بگوید، نسل های...